عبور از آب
آقا سیّد شفیع بروجردی در روضة البهيّه نوشته :
شنيدم از بعضی از کسانی که به ایشان وثوق دارم که سیّد مرتضی علم الهدی در بغداد کهنه منزل داشت و یکی از شاگردان سیّد در بغداد جدید بود ،چون راهش دور بود به تمام درس سیّد نمی رسید زیرا که صبح تا بستن جسر (آماده شدن پل) درس سیّد تمام می شد یا مقداری از درس خوانده شده بود.
پس آن شاگرد قضیّه را به سیّد گزارش داد و عرض کرد که درس را به تأخير بيندازيد كه من برسم سيّد مرتضى دعائى نوشت و فرمود اين دعارا با خود داشته باش هروقت آمدى ديدى جسر را نبسته اند از روى آب حركت كن بيا به اين طرف و نترس غرق نخواهى شد، امّا اين دعارا هيچ وقت باز مکن و به اندرون آن نگاه نکن .
پس آن شاگرد چند روز با آن دعا می آمد و معطّل بستن جسر هم نمی شد و از روی آب می رفت و پایش به آب فرو نمی رفت تا آز آب می گذشت و به درس هم به موقع می رسید تا آنکه روزی به فکر افتاد که ببیند این چه دعائی است که این قدر اعجاز دارد ؟
کاغذ را باز کرده نگاه کرد دید نوشته : (بسم الله الرّحمن الرّحیم) دوباره آن را پیچید و با خود نگاه داشت ،روز دیگر خواست مانند روز های قبل از آب عبور کند ، همینکه پایش را به روی آب گذاشت پایش در آب فرو رفت پایش را از آب عقب کشید دید دیگر نمی تواند بر روی آب راه برود.